کد خبر: ۲۹۷۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۶
کد خبر: ۲۹۶۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۲
کد خبر: ۲۹۵۷۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۲
کد خبر: ۲۹۵۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
اشاره: روابط استراتژيك آمريكا و اروپا در دهههاي گذشته و سالهاي جنگ سرد ريشه دارد. البته، اين روابط هميشه رو به پيشرفت نبوده و در برههاي با ركود و نوساناتي روبهرو شده است، از جمله مسائل مهم در اين رابطه وضعيت و كيفيت روابط و همكاريهاي دفاعي دو طرف بوده است كه نتايج آنها در چهارچوب مدلهاي آموخته شده ميخوانيد:
کد خبر: ۲۹۵۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
مقدمه: انقلاب در امور نظامی، مانند دیگر انقلابها تحولات و دگرگونیهای ژرفی را پدید میآورد. به جرئت میتوان گفت که محصول اصلی جهانی شدن، در حوزه مسائل نظامی و نظامیگری با انقلاب در امور نظامی مترادف است. البته، باید تأکید کرد که انقلاب در امور نظامی در عین حال عنوان جدیدی است و در آغاز امر، هنگامی که به صورت اولیه تحولات ژرف در امور نظامی جلب توجه میکرد، عنوانهای دیگری همچون انقلاب نظامی – تکنولوژیک، انقلاب در جنگ، انقلاب در ارتش، انقلاب نظامی آمریکا یا برخی از دیگر کشورهای پیشرفته صنعتی به این پدیده اطلاق میشد، اما با گسترش این پدیده در سطح جهان، نام انقلاب در امور نظامی، جای همه عنوانهای پیشین را گرفت.1
هدف این مقاله از یکسو، شناسایی ریشهها و تحولاتی است که به انقلاب در امور نظامی منجر شدند و از سوی دیگر، بررسی بازتاب، آثار و نتایج این انقلاب، به ویژه در زمینه تحولات مربوط به تئوریهای نظامی، میدان نبرد، اشکال و شیوههای جنگی جدید و مدرن، فرماندهی و کنترل، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت، ابعاد سیاسی این پدیده نوظهور است.
بدین منظور، نخست، ابعاد تکنولوژیک انقلاب در امور نظامی بررسی و به دنبال آن، به ریشهها و سابقه انقلاب مزبور پرداخته خواهد شد. تئوریهای نظامی جدید، اشکال جدید نبرد و تغییرات انجام شده در ساختارهای نظامی و نیز فرماندهی و کنترل نوین در اثر این انقلاب عنوان بحثهای بعدی خواهد بود. سپس، ماهیت پویا و در حال تغییر خود انقلاب در امور نظامی و نیز پیامدهای سیاسی آن در ارتباط با وضعیت دولتها در عرصه بینالمللی و در پایان، وضعیت انقلاب در امور نظامی در منطقه خاورمیانه بررسی خواهند شد.
کد خبر: ۲۹۵۳۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
اشاره: تجزیه و تحلیل اوضاع امنیتی بینالمللی و منطقهای پس از حمله به عراق کانون اصلی مباحث بینالمللی کنونی است. با وجود این، دیدگاههای مختلفی برای تحلیل و ارائه چشمانداز امنیت بینالمللی و منطقهای مطرح میباشد. ذیلاً در مصاحبه با آقای دکتر قوام تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف امنیت بینالمللی و منطقهای را به ویژه در رابطه با خاورمیانه میخوانید: این مصاحبه در تیرماه 1382 انجام شده است. دکتر عبدالعلی قوام فارغالتحصیل دکترای علوم سیاسی از انگلیس و فوق لیسانس مدیریت سیاسی از آمریکا، هماکنون، به عنوان استاد و مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه شهید بهشتی فعالیت میکند. از وی تاکنون ده کتاب در زمینههای علوم سیاسی و روابط بینالملل منتشر شده است که آخرین آن جهانی شدن و جهان سوم میباشد. کتاب اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل وی در سال 1371 به عنوان کتاب سال برگزیده شد. همچنین، از دکتر قوام تاکنون شصت مقاله به زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است.
کد خبر: ۲۹۵۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
اشاره:
هدف اصلی جنگ و میدان نبرد کسب پیروزی است، اما مفهوم پیروزی در دوران مختلف به صور مختلف تعریف شده است. به عبارت دیگر، مفهوم پیروزی تحول یافته است. افزون بر این، اشکال مختلفی برای پیروزی قابل تصور است که از جمله آنها میتوان به پیروزی قاطع اشاره کرد. هر چند کسب پیروزی قاطع در دوران جنگ سرد بعید به نظر میآمد، اما پس از پایان این دوره، پیروزی قاطع مجدداً مورد توجه قرار گرفته است، به ویژه، با توجه به مشارکت آمریکا در چندین منازعه پس از جنگ سرد این مفهوم و تعریف آن و نیز راههای رسیدن بدان در مباحث استراتژیک آمریکا مطرح شده است. مقاله حاضر بدون اینکه به جنگ اخیر اشارهای داشته باشد، به گونهای نوشته شده است که میتواند بر تحولات جبهه نبرد آمریکا علیه عراق اعمال شود. در زیر توجه خوانندگان را به مطالعه این مقاله جلب میکنیم:
کد خبر: ۲۹۵۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۵
اشاره: حادثه 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی در پارادایمهای امنیتی به شمار میرود، چرا که به دنبال این حادثه، نوع دیدگاهها، طرز تلقیها و عملکردهای دولتهای مختلف در این عرصه دچار تحول اساسی شد و حتی در نظام بینالملل نیز، متأثر از این وضعیت، با سیاستها و عملکردهای امنیتی جدیدی روبهرو هستیم. از جمله حادثه 11 سپتامبر نشان داد که در عرصه اطلاعات امنیتی باید به گونهای متفاوت از گذشته فکر و اقدام کرد؛ نکتهای که دولت آمریکا به طور کامل بدان رسیده و اکنون، با ارزیابی امنیتی جدید رفتار میکند. مقاله زیر این تحول را، با تمرکز بر ساختار و وظایف اطلاعاتی جدید، مورد بررسی قرار میدهد:
کد خبر: ۲۹۵۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۵
کد خبر: ۲۹۵۲۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
اشاره: هدف از نگارش این مقاله ارائه شرح مختصری است از آنچه در هزاره گذشته و تا اواخر قرن بیستم بر جنگ گذشته است و آنچه امکان دارد در آینده نزدیک بر آن بگذرد. بدین منظور، مقاله حاضر به چهار بخش تقسیم شده است. بخش نخست، نمایی کلی از فرآیند توسعه مفهوم جنگ بزرگ از هزار سال پیش از میلاد تا سال 1945 است. بخش دوم به شرح چگونگی تأثیرگذاری سلاحهای هستهای بر فرآیند مزبور میپردازد. این بخش نشان میدهد که چگونه، حتی زمانی که جنگ بزرگ رو به زوال است، دوره 1945 به بعد، رشد شکلهایی از جنگ را شاهد بوده است که هم زمان، قدیمی و نوین هستند و هماکنون، این تهدید وجود دارد که تمامی کشورهای جهان را دربرگیرند. در پایان نیز، با ارائه شواهدی درباره پیامدهای تمامی این موارد برای نیروهای هوایی، دریایی و زمینی و حتی خود جنگ، نتیجهگیری میشود.
کد خبر: ۲۹۵۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
مقدمه: در چند سال اخير، نظام بينالملل و كشورها روند جديد و بسيار مهم جهاني شدن را شاهدند. جهاني شدن فرآيندي است كه هرچند در مورد تعريف آن هنوز اجماع نظر وجود ندارد و هر كس از ديدگاه خود، آن را تعريف ميكند، اما ميتوان آن را به صورت حجم و سرعت فزايندۀ جريانهاي بين مرزي، كالاها، خدمات، عقايد، سرمايه، فناوري و انسانها تعريف كرد.1 به عبارت ديگر، جهاني شدن انقلابي در پس انقلابهاي قبلي (كشاورزي و صنعتي) است كه يكي از پايههاي اصلي آن، سرعت و ميزان جريان اطلاعات ميباشد؛ موضوعي كه سابقۀ آن به آغاز قرن بيستم ميرسد. بايد يادآور شد كه دامنۀ شمول اين اطلاعات تمامي ابعاد علم و دانش بشر از جمله دانش و فناوري نظامي را دربرميگيرد. با روند جهاني شدن ميتوان گفت كه جهان لحظه به لحظه در حال تغيير و دگرگوني و تبديل شدن به مكان بسيار متفاوتي، حتي در مقايسه با يك دهۀ پيش است؛ چرا كه موج سريع و كوبندهاي با آهنگ بيسابقهاي در حال دگرگون كردن تمامي جنبههاي زندگي بشر در كرۀ ارضي است و به سوي آيندۀ ناشناختهاي پيش ميرود. چنين به نظر ميرسد كه درك ما از اين پديده با مشكل هستيشناختي روبهرو شده است. بدين ترتيب، طبقهبنديهاي قديمي ديگر معنا و مفهومي ندارند و طبقهبنديهاي جديد در حال تكوين است.2
با توجه به اهميت چيستي و آثار اين روند تاكنون، مطالعات و مباحث مختلفي در محافل گوناگون و كشورهاي مختلف جهان صورت گرفته است. ادبيات موجود نيز نشان ميدهد كه جهاني شدن از ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مطالعه شده است و تعامل جهاني شدن با امنيت نظامي،3 تنها بعدي است كه مورد توجه قرار نگرفته يا كمتر بدان پرداخته شده است؛ موضوعي كه اين مقاله قصد دارد از ابعاد مختلف بدان بپردازد. در آغاز، با نگاهي به تحول خود مفهوم امنيت، به ويژه امنيت نظامي به دلايل محدوديت توسل به زور در عصر جهاني شدن از ديدگاه حقوق و روابط بينالملل خواهيم پرداخت.
کد خبر: ۲۹۵۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
مقدمه: خليج فارس كه به عنوان منطقۀ تنشآفريني شناخته ميشود، همواره، به ويژه در سدۀ گذشته، در حيات سياسي، اقتصادي و امنيتي ايران نقش بسزايي داشته است. اين آبراه به دليل اهميت استراتژيك، به ويژه از اين نظر كه شاهرگ حياتي صادرات نفت به جهان صنعتي است، همواره مورد توجه و طمع دولتهاي استعمارگر و قدرتهاي صنعتي جهان بوده است؛ موضوعي كه در سدۀ بيست و يكم با توجه به جهاني شدن اقتصاد افزايش نيز يافته است. تعارضات بين جمهوري اسلامي ايران و تنها ابرقدرت جهان كه هماكنون، حضور مستقيم در اين آبراه بينالمللي را براي اطمينان از تأمين منافع و كنترل خويش بر منطقه برگزيده، حساسيتهاي ايران در اين منطقه را دوچندان كرده است.
اين سياستها از متغيرهاي بسياري متأثر است كه از جمله مهمترين آنها سياست آمريكا و دولتهاي منطقه در خليج فارس ميباشد.
در اين مقاله، تلاش شده است تا با شرح اجمالي اهميت تاريخي خليج فارس براي استعمارگران و دولتهاي منطقه، علل سياستها و اهداف انگلستان و سپس، آمريكا در اين منطقه براي خواننده روشنتر شود و در نهايت، پس از تشريح سياستهاي دو قدرت اصلي تأثيرگذار در صحنۀ خليج فارس، سياستهاي ايران، علل و نتايج آن به طور اختصار مورد بحث قرار گيرد. روش تحقيق در اينجا، روش تحليلي ـ تاريخي است. به عبارت ديگر، اين پژوهش به دنبال تبيين آثار تعامل سياست و اقتصاد در امنيت منطقۀ خليج فارس ميباشد.
کد خبر: ۲۹۵۰۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۱
پيشگفتار:
آسياي باختري، به طور عمده در برگيرنده مفهومي جغرافيايي است كه تلاش ميشود اصطلاح ساختگي و بيپايه خاورميانه بزرگ جانشين آن شود. اين مفهوم جغرافياييآميزه يا مجموعهاي از دو منطقه خليجفارس و خزر – آسياي مركزي به اضافه منطقه موسوم به خاورميانه عربي را شامل است. با وجود اين، در اين پيشگفتار بايد يادآور شد كه اصطلاح خاورميانه بزرگ همان گونه كه بيانگر يك منطقه جغرافيايي نيست، مفهومي جغرافيايي نيز ندارد.
از آنجا كه ديد ژئوپليتيك نوين ايالات متحده درباره دو منطقه خزر و خليج فارس در مقام دو منبع بزرگ تامينكننده انرژي جهان در قرن بيست و يكم و لزوم ايجاد كنترل آمريكايي بر آنها با جهانيشدنهاي اقتصادي هم زمان بود و از آنجا كه جهانيشدنها به دليل داشتن بار آمريكايي شدن جهان، هويتگرايي ملي و منطقهگراييهاي ژئوپليتيك را دامن زد، برخي از متحدان ايالات متحده در خاورميانه همچون تركيه و اسرائيل، كوشيدند تا زير عنوان خاورميانه يا خاور نزديك بزرگ، دو منطقه خزر و خليجفارس را بخشهايي از محيط جغرافيايي مربوط به خود در خاورميانه يا خاور نزديك، قلمداد كنند.
هدف از اين امر آن بوده است كه اسرائيل بدون داشتن پيوندهاي ضروري جغرافيايي با دو منطقه خزر و خليجفارس، دخالت و نقشآفرينيهاي خود را، در اتحاد با تركيه، در آن مناطق توجيه كند. از سال 1997 به بعد، در برخي از محافل دانشگاهي تاثير گرفته از گرايشهاي صهيونيستي در باختر زمين، براي نهادينه كردن اصطلاح خاورميانه يا خاور نزديك بزرگ كوششهايي آغاز گرديد، حتي كنفرانس علمي سالانه امنيت اروپا و مديترانه وابسته به اتحاديه اورپا عنوان دهمين سمينار بينالمللي خود (جزيره هالكي يونان 12 تا 16 سپتامبر 1999) را كه با شركت نگارنده برگذار شد، به محيط امنيتي آينده در مديترانه و خاورميانه بزرگ اختصاص داد.1 در آن سمينار، نگارنده بحث جغرافيايي مستدلي را در رد اينگونه مفهومسازيها براي توجيه كردن دخالتهاي فرا منطقهاي اسرائيل در مناطق خزر و خليجفارس ارائه كرد كه مورد توجه فراوان قرار گرفت.
استدلال ژئوپليتيك نگارنده در آن محافل بينالمللي براساس اين واقعيت بود كه در چند دهه اخير، اصطلاح خاورميانه يا خاور نزديك يا خاورميانه و نزديك، با دگرگشتيهاي فراوان بر حسب سرزمينهاي در برگيرنده، استفاده شده است؛ منطقهاي كه از شمال افريقا تا مرزهاي هندوستان و از جنوب قفقاز و خزر – آسياي مركزي تا درياي سرخ و دورتر از آن امتداد دارد. اين گستره جغرافيايي بسيار پهناور است و آشكارا، از هرگونه همگنيهاي جغرافيايي، فرهنگي سياسي، اقتصادي، استراتژيك يك هر مبحث ديگري كه براساس تعريفهاي سول كوهن(1) توان عرضه مفهوم مكاني منطقه را داشته باشد بيبهره است.2
گستره پهناوري كه به عنوان خاورميانه شناخته ميشود، در حقيقت آميزهاي از چند منطقه گوناگون جغرافيايي همانند خليجفارس، شامات يا مديترانه خاوري، مغرب و ... است كه هر يك از آنها به دليل همگني آنچه يك فضاي جغرافيايي را به عنوان منطقه مينماياند، خود، يك منطقه به شمار ميآيد. در چنين شرايطي، به دليل رعايت دقت و تناسب جغرافيايي است كه اصطلاح آسياي باختري، با در برگرفتن دو منطقه خليجفارس و آسياي مركزي، پيشنهاد ميشود. ترديدي نيست كه استفاده از اين اصطلاح كارآيي ضروري در بحث خواهد داشت.
اين بحث در كنفرانسهاي پژوهشي هم زمان (اكتبر 1999) اتحاديه اروپا در ايتاليا منعكس شد و موثر افتاد و ايده خاورميانه بزرگ يا خاور نزديك بزرگ مطرود شد و از همان زمان، ايده منطقه بزرگ آسياي باختري جاي ايده منسوخ را گرفت و سپس، كنفرانسهاي سالانهاي زير همان عنوان آغاز شد و نخستين كتاب امنيت در آسياي باختري در بهار سال 2003 انتشار يافت كه بخشي از آنرا نگارنده در همين مبحث نوشته است.3
کد خبر: ۲۸۵۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
کد خبر: ۲۸۵۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
اشاره:
مبارزه عليه تروريسم بخش اعظم استراتژي امنيتي آمريكا را پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 تشكيل ميدهد، با وجود اين، هنوز ابعاد پنهان زيادي از اين استراتژي بايد در پي گمانهزنيها، تحقيقات و سناريونويسيهاي متعدد محققان به جهانيان معرفي شوند. به عبارت ديگر، عناصر استراتژي بزرگ آمريكا در مبارزه عليه تروريسم و راهكارهاي اجرايي آن هنوز به طور كامل و جزئي مشخص نشدهاند، در حالي كه، پس از 11 سپتامبر اين استراتژي بيشترين تأثير را در شكل دادن به نظام بينالملل، تعيين دكترينهاي دفاعي و امنيتي و جنگهاي افغانستان و عراق داشتهاند؛ بنابراين، توجه جدي به اين مسئله همچنان، يك ضرورت است، به ويژه اينكه رابطه اين سياستها با خاورميانه براي كشورهاي منطقه، به ويژه جمهوري اسلامي ايران بسيار حياتي است. مقاله حاضر دربردارنده تجزيه و تحليلهايي درباره سياست آينده آمريكا در مورد تروريسم و راهكارهاي مربوط به آن است:
کد خبر: ۲۸۵۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
اشاره:
مبارزه علیه تروریسم بخش اعظم استراتژی امنیتی آمریکا را پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 تشکیل میدهد، با وجود این، هنوز ابعاد پنهان زیادی از این استراتژی باید در پی گمانهزنیها، تحقیقات و سناریونویسیهای متعدد محققان به جهانیان معرفی شوند. به عبارت دیگر، عناصر استراتژی بزرگ آمریکا در مبارزه علیه تروریسم و راهکارهای اجرایی آن هنوز به طور کامل و جزئی مشخص نشدهاند، در حالی که، پس از 11 سپتامبر این استراتژی بیشترین تأثیر را در شکل دادن به نظام بینالملل، تعیین دکترینهای دفاعی و امنیتی و جنگهای افغانستان و عراق داشتهاند؛ بنابراین، توجه جدی به این مسئله همچنان، یک ضرورت است، به ویژه اینکه رابطه این سیاستها با خاورمیانه برای کشورهای منطقه، به ویژه جمهوری اسلامی ایران بسیار حیاتی است. مقاله حاضر در بردارنده تجزیه و تحلیلهایی درباره سیاست آینده آمریکا در مورد تروریسم و راهکارهای مربوط به آن است:
کد خبر: ۲۸۵۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
اشاره:
پيروزي در هر جنگي مستلزم تبعيت از اصول مشخصي است. با وجود اين، اصول جنگ هميشه ثابت نيستند، بلكه به مرور زمان و به دليل تحولات جديد متحول و در عين حال متكامل ميشوند.
مقاله حاضر، ضمن نگاهي به اصول جنگهاي كلاسيك، با توجه به جنگهاي آينده، اصول جديد و متممهاي آنها را برميشمرد.
کد خبر: ۲۸۵۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۵